بپوشان

به زمزمه سرانگشت آشنا
بپوشان
چشمهایم را
دیوانه این که میان نوازش دست ساحر مهتاب
که چه بی رحمانه
افیون وار هم شیرین
رقصش را
با خزیدن در خاموش ممتد لحظه ها
میان تنگ این دیوارهای تو در توی گم در گم بی انجام
تفاوتی نه
یا
به جادویی
به بویی
به نجوای افسون پیچ در پیچ سیاهی
که آرام نگیرد
مگر آرام بگیرد
بپوشان
روی ماه را

0 Comments:

Post a Comment

<< Home