آدم دیگر نمیفهمد با کی میشود حرف زد
که یک چیزی نگوید که کسافت بزنی به خودت
صدایم از درد میلرزید وقتی میگفتم
از چگالی گه بالای این صلیب
ته این گودال
سرش را چنان موافق میجنباند تا آخر
گه انگار او میگوید و من گوش
بعد
سرش را برمیدارد
- کسافت را چرا با سین گفتی ؟
غلط است
اشکهایم را لای گه ها رها میکنم
و دیگران همیشه دیگرانند

0 Comments:

Post a Comment

<< Home