یادت هست گفتم حرف که میزنی یا نگاه
وقتی میگذری یا
یا بعدها
من هیچ فکر نمیکنم که لخت ؟
با آن چه
و چه
و هرچه دیگر ؟
دروغ گفتم
گاهی باید آخر
به جر آن خانومه که میگفت
اصلا خوشم نمی آید
مسافرین محترم پرواز شماره 247 به مقصد و غیره
ببین باید اعتراف کنم
وقتی فکر میکنم یک شاسکول بیاید به سینه هایت دست بزند
مثل آن یارو که روی صورتش لک بود توی سینما پارادیزو
لجم میگیرد
آی با تو ام
دارم اعتراف میکنم ناسلامتی
چه غلطی داری میکنی تو توی این اتاقک چوبی ؟
ها ؟
پدر
bold بنویسید
داشت توی اتاقک اعتراف
یا هرچه اسمش هست
با خودش ور میرفت

0 Comments:

Post a Comment

<< Home