دستمایم را به دور خودم میپیچم

میترسم سرم را بگذارم لای پستانهایت
و گریه کنم
تا خوابم ببرد
و یکی بیاید هی زیر گوشم بگوید
بعدش چه ؟
فردایش
پس فردایش
اگر همین که هست چه ؟
چی دیگر میماند آخر ؟
میترسم
خیلی میترسم
خیلی

3 Comments:

  • پستان های خوب تمام نمی شوند
    بعدش دو تا دیگر
    و دو تا دیگر
    و تصادف با ماشینش با من

    By Blogger Armin, at 12:11 am  

  • :D hese aramesh!

    By Anonymous Anonymous, at 7:52 am  

  • dorood.yeki migoft tars baradar marg ast......shad bashi bedrood .

    By Anonymous Anonymous, at 3:27 pm  

Post a Comment

<< Home