صدایی در من میپیچد
انکار دستهایم را دیگر نمیتوانم
تکان بدهم اما
همه چیز تند میشود
من میترسم
همه جا تکان میخورد انگار و من نمیتوانم
دستهایم را لمس دیوار
چشمهایم نمیبینند که بلرزند اما
تویم همه چیز میلرزد اگرچه
دود سیگارم شکسته میشود
که یکی توی ذهنم چیزهایی را تند آنقدر
میگوید که معنا ندارند
ساکنم و میلرزم
و ساکنم

0 Comments:

Post a Comment

<< Home