اینبار

مرده ام
میراث من دردیست
مانده در گورم برای من
هرزه روییده
هرزه خشکیده
سبزه عید است
این سکوت خار مانندی که چنگ انداخته
بر گلوی داغ خاک خیس تا آخر مزار من
ناله سردیست از جنس نباید گفت
سایه داغیست از جنس پناهم ده تن خورشید
سایه دیگر از کجا آمد
آتشی هرگز نبوده پیشتر مشتی ز خاکستر
شده سایه
نه سایه آن که دامن میشود بر قامت دیوار
چونان سایه که میبلعد تمام وسعت دیوار
و هرچه هست
وهرچه نیست هم انگار
و هم گودال
تن گودال میخارد
تن گودال نمناک است تب دارد
میان دست این سایه
تن من در تن گودال میلرزد
تمام خالی ام از خالی گودال میترسد
میترسد
میترسم

4 Comments:

  • oomdivaram baghieye salet behtar bashe(guya chandan halet khoob nist) bekkan baba az oon ce bia cs :D

    By Anonymous Anonymous, at 2:40 pm  

  • dorood.yeki migoft tars baradare marg ast .shad va movafagh bashi bedrood

    By Anonymous Anonymous, at 2:37 am  

  • و نگاه کن که سکوت
    چگونه ریشه می دواند
    همچون ریشه های بوته ای خار
    در پیکر
    نگاه کن که پنجه هایش چه دهشناک
    در گوشت
    همچون خار فرو می رود
    و تکه تکه می کند
    امید را از مغز استخوان
    دیری نمی پاید
    که چیزی نمانده است
    جز
    تو، تنهایی، و دیگر هیچ

    By Anonymous Anonymous, at 4:38 pm  

  • va tars hanuz hast.
    va hamin tars khodash kolli ghanimat ast vaghti ke hichi nist.
    va hamin tars khodash bazi vaghtha tormoz ast vaghti dari ba sorate noor harekat mikoni.
    va in tars khodash kolli doost dashtanist!!!

    By Anonymous Anonymous, at 9:57 pm  

Post a Comment

<< Home