شنبه، 25 آذر 1385


روی دیوار های دلم
تو کاسه سرم
پر از خط خطی های مبهمی ست
که بوی شاخهء تر سوخته میدهد
لابلای سر درد های بعد مستی ام
بدون آنکه عربده زده باشم مستی را
سینه ام مانده باقی از زمینی که
از تویش از ریشه در آورده اند درختی را
پیش از آنکه روییده باشد
چه بیرحمانه عجیب است
وزوز ارقام و شیهه شلاق

3 Comments:

  • in ruzha engar adate in boldozerhaye vahshiye ruzgar ast ke biyayand derakht hara az rishe bekanand ghabl az javaneh zadan

    By Anonymous Anonymous, at 6:14 pm  

  • شیهه با ه دو چشم است

    By Blogger 4040e, at 12:05 pm  

  • اسلاح شد !

    By Blogger Ahmad, at 12:52 pm  

Post a Comment

<< Home