سه شنبه، 10 مهر 1386


آمدند ماهی ها تند تند
گفتند
خواب دیده ایم
هزار تنگ پر از باران
دستم را داشت
وسعت حقیر علفزار
به هوای گاوم که رفته بود
بو میکرد
گفتم
وقت نداریم آنقدر
که حادثه ای
و ناچیز تپه هم فهمید
که دلم تنگ است

3 Comments:

  • This comment has been removed by the author.

    By Blogger حسین, at 3:37 pm  

  • یه جاهایی هست که من هر وقت می‌خوام کامنت بذارم روم نمی‌شه. این جا یکی از اون‌هاست
    دل ما هم تنگه احمد خان
    زیاد

    By Blogger حسین, at 3:37 pm  

  • دقیقا کامنت حسین

    By Anonymous Anonymous, at 12:06 am  

Post a Comment

<< Home