دستم را گرفتی و
رد کردی ام از باغچه ات
چشم هایم را با دستهایت بستی
و من کورترین پرنده شدم
روی مچم ساقه های خودرو گره زدی
و کف دستم سنجد گذاشتی
و کفش هایم را جلوی باغچه جفت کردی
ببخش هم
مرد هایی که خانه ندارند
همیشه زودتر می میرند
رد کردی ام از باغچه ات
چشم هایم را با دستهایت بستی
و من کورترین پرنده شدم
روی مچم ساقه های خودرو گره زدی
و کف دستم سنجد گذاشتی
و کفش هایم را جلوی باغچه جفت کردی
ببخش هم
مرد هایی که خانه ندارند
همیشه زودتر می میرند
0 Comments:
Post a Comment
<< Home